تاریخچه ی کعبه معظمه + مسجد الحرام - بخش پایانی

اما [در] جانب غربی خانه سه در است:

اول باب حزوره43 و این قریب به [باب] اجیادكبیر است و صغیر [كه] دو محله است از محله های مكه. و این باب [را] برای همین حزوره می گویند كه شخصی بود نام او وكیع بن سلام و او حاكم مكه بود و تعمیر و تزیین حرم به او مفوَّض بود و از برای او تختی بزرگ از چوب ساخته بودند نزدیك به همین باب، كه گاه گاهی بهر حكومت، آنجا می نشست. و او خادمی آنجا مقرر كرده بود از برای محافظت آن تخت كه نام او حزوره بود و این باب به نام او مشهور شد. و در این ایام باب قروه می گویند. و باب [بنی] حكم بن حزام و بنی زبیر بن عوام44 نیز می گویند اما بیشتر به باب حزامیه اشتهار داشت.45 و این باب را دو مدخل است.

دوم باب ابراهیم و گفته اند ابراهیمی كه این باب به او منسوب است خیاطی بود كه آنجا می نشست. و بعضی گفته اند كه این ابراهیم، اصفهانی است و بعضی دیگر منسوب به خلیل الرحمن ـ علیه السلام ـ می كنند و بعضی باب الخیاطین گفته اند46 و الله یعلم. و این باب سابقاً دو مدخل داشته یكی بزرگ و یكی كوچك; اما در این ایام دری است كه از جمیع ابواب بزرگتر [است].

سیم باب بنی سهم است كه [به] باب عمره مشهور گشته47 و این باب را دو مدخل است.

اما [در] جانب دیوار شمالی پنج در است:48

اول باب السُّده است كه سابقاً مشهور به باب عمرو بن عاص بوده و این باب یك مدخل دارد.

دوم باب العجله است و این باب نیز یك مدخل دارد.

سیم باب دارالندوه است و این باب نیز یك مدخل دارد.

چهارم باب زیاده49 است و بعضی باب دار شیبة بن عثمان گفته اند و این باب قریب به سویقه است كه اعظم محله های شهر مكه است.

پنجم باب الدریبه و این باب را یك مدخل صغیر است كه كوچكترین درها است.

اما عدد ستون ها كه در زیر ایوان هاست بر چهار طرف، غیر ستون های باب زیاده و باب ابراهیم چهارصد و شصت و نه ستون است و در هر طرفی سه قطار است و ستون های زیادتی باب زیاده دارالندوه شصت و شش است. و اما ستون های بر گرد مطاف كه از جهت آویختن قنادیل برپا كرده اند سی و سه عدد است و سابقاً هم از سنگ مرمر سفید بوده و در عهد امارت سلطان سلیمان از هفت جوش ستون ها ریخته و به جای ستون های اوّلین نهاده اند، غیر از دو ستون كه در دو جانب مقام ابراهیم ـ علیه السلام ـ است كه از سنگ اولین است و سی و یك عدد دیگر از هفت جوش است و چهار مدرسه و یك منار دیگر; نام سلطان مذكور مابین باب الزیاده و دارالندوه و باب الدریبه ساخته اند. و بعضی گویند كه مادر سلطان ساخته و بنام سلطان كرده.

اما مناره كه در دور مسجد است چهار مناره در چهار كنج حرم است و یكی در پهلوی باب الزیاده و یكی در میان مدرسه های سلطان سلیمان و یكی بر بالای دروازه مدرسه كه از پادشاهان مصر بوده و آن مدرسه در دیوار شرقی حرم متصل به باب السلام است. و اما چون عمارت و سلطنت به سلطان سلیم بن سلیمان رسید امر كرد به تجدید و عمارت مسجدالحرام و بنای قدیم را ایشان انداختند و مسجدالحرام را گنبدی پوشیدند و بر سر هر گنبد به شكل هلال از برنج صورتی راست كرده گذاردند و آنها را اهلیه می گویند و جمیع ستون ها كه در جانب دیوار غربی بود همه را در دیوار مسجد نهادند و به جای آن ستون ها از سه جانب مسجد از ستون های مرمر كم كرده بودند از سنگ سرخ و زرد و ابلق تراشیده و ستون ها به طریق مناره بستند و غلظ هر یكی از آن ستون ها به نوعی است كه دو كس می باید تا دست به دست گرفته یكی از آنها را در كنار گیرند. اكنون در چهار جانب مسجد ستون ها بدین نوع قرار گرفته كه در میان هر شش ستون مرمر یكی از آن ستون های مذكوره را نصب كرده اند.

اما این عمارت در تاریخ نهصد و هشتاد هجری و سال دوم سلطان سلیم شده و در تاریخ نهصد و نود به امر سلطان مراد بر پایین باب علی و عباس كه در دیوار شرقی حرم است از جانب درون دیوار مسجد، لفظ الله، محمد، ابوبكر، عمر، عثمان و علی به ترتیب نقش كردند. از جانب میلین اخضرین را كتاب ها به آیات مناسب آن به آب طلا نوشته اند و بر سر هر ستون مرمر كه جانب صحن حرم است از چهار جانب لفظ الله را به خط ثلث جلی كندند و به آب طلا و مطلاّ گردانیدند و بر سر هر یكی از ستون های بزرگ كه سابقاً مذكور شد در آن دوره مذكوره اسم حضرت رسول ـ صلی الله و علیه و آله و سلم ـ و خلفا برین ترتیب كه بر ستون بزرگ اول كه قریب باب علی است محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ كنده و نقش كرده اند و در دوم ابوبكر صدیق و در سیم عمر و در چهارم عثمان و در پنجم علی ـ علیه السلام ـ ; به همین ترتیب كنده و نقش كرده و در تاریخ هزار و چهار از هجرت، سلطان مراد امر به تجدید فرش مطاف كرد و مطاف [را] به امر سلطان مذكور مفروش به فرش مرمر ساختند و سنگ های فرش او را در حواشی مطاف و غیر آن فرش كردند و در قصیده عربی كه به امر او و برای تاریخ گفته بودند، گفت كه در مسجدالحرام هر جای مناسب باشد نویسانند، آنها را در الواح مرمر كندند و به آب طلا نقاشان مزین و مطلاّ گردانیده در دیوار زمزم مقابل باب كعبه و ملتزم مستحكم ساختند ... .

پی نوشت ها:

1- نك: ذریعه، ج8، ص49، ش125؛ الروضه النضره، ص576
2- علل الشرائع، ص398؛ بحارالانوار، ج96، ص57
3- علل الشرائع، ص146؛ بحارالانوار، ج11، ص213
4- نك: بحارالانوار، ج11، ص211
5- علل الشرائع، ص146؛ بحارالانوار، ج11، صص209-208
6- شاید:گودی
7- درباره اندازه های متفاوتی كه برای گز گفته شده نك: فرهنگ معین؛ ج3، صص 3301-3300؛ مؤلف بعد از این، مقصود خود را از گز بیان كرده است.
8- نك: بحارالانوار، ج12، صص97 و 98
9- بحارالانوار؛ ج12، صص85-84 ،112-111
10- علل الشرائع، صص148 و 149؛ الكافی، ج1، ص215، ج4، صص185 و 186؛ بحارالانوار، ج11، صص207-205
11- نك:الكافی، ج4، صص185 و 186، علل الشرائع، صص431-429
12- الكافی، ص184
13- و در روایت دیگر آمده كه: دست نمی رسانید به آن هر صاحب دردی، مگر این كه شفا می یافت.
14- علل الشرائع، ج1، ص427
15- نك: الكافی، ج4، ص406
16- الوافی، ج2، ص128 (كتاب الحج)
17- الكافی، ج4، ص409؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص134
18- در اصل و در همه موارد در كتاب: تلزم(!)
19- الوافی، ج2، ص128
20- علل الشرائع، ص428 و 429
21- در اصل: مطابیخ.
22- در اصل: رسول.
23- عبداللّه بن زبیر تا سال73 در مكه حكومت كرد.
24- زینه: پلكان.
25- الكافی، ج4، ص222؛ علل الشرائع، ص448؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج2، ص281، از: بحارالانوار، ج46، صص116-115، ج96، صص53-52
26- در اصل: منصور بن جعفر.
27- حطیم با حجر اسماعیل برابر نیست؛ در تعریف آن نظرات متفاوتی هست؛ از جمله حد فاصله سطح میان حجرالاسود ـ مقام ابراهیم ـ حجر اسماعیل را حطیم گفته اند. نك: آثار اسلامی مكه و مدینه، صص33 و 34 (تهران1371)
28- در اصل: جبرییل.
29- در اصل نسخه در همة موارد آن: شادروان.
30- مؤلف از محل مقام مالكی سخنی نگفته است، و احتمالاً كاتب آن را انداخته است.
31- نك: ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص87
32- مسجد خدیجه؛ نك: ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص88 و نك: پاورقی1
33- باب الحریرین ؛ بدین مناسبت كه در بیرون این در، حریر می فروخته اند. نك: ازرقی، اخبارمكه، ج2، ص88
34- باب بنی هاشم؛ نك: ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص88
35- باب بنی عائذ ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص89
36- ازرقی، اخبار مكه، 2: 89، عبدالاسد.
37- ازرقی و محقق كتاب او بدین نام اشاره ای نكرده اند. نك: ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص89
38- بنام مدرسه الملك المجاهد صاحب الیمن، ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص90
39- در اصل: به باب.
40- به مناسب سوق العلافه، ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص90
41- در اصل: ام یمانی.
42- نك: ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص91، پاورقی2
43- نك: ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص91، پاورقی6
44- در اصل: بنی زبیر من القوم، نك: ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص91
45- نك: ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص91
46- نك: ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص92
47- و ایضاً باب بنی جمع؛ نك: ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص93
48- درباره این ابواب و اسامی دیگر آنها نك: ازرقی، اخبار مكه، ج2، ص93
49- بعد از زیاده«دار الندوه» آمده كه ظاهراً یا زاید است یا كلمه ای شبیه«نزدیك باب» بین آنها بوده كه سقط شده است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








موضوعات مرتبط: مسجد ، ،
تاريخ : دو شنبه 25 ارديبهشت 1391 ا 21:17 نويسنده : محمد صادق فاضلی ا
.: Weblog Themes By : VioletSkin.lxb.ir :.